گاهی در زندگی به این نتیجه میرسم که برای حفظ سلامت و سرزندگی روحی و پیداکردن هستی واقعی خود، برخلاف نظر رایج، به قوال دوستی محتاج خراب شدنم، محتاج ویرانی، محتاج پرتاب شدن به قعر یک چاه، محتاج غرق شدن در ژرفای یک تاریکی بدون هیچ تقلا برای نجات از آن... و امشب باز تمنّای دوبارهی این احتیاج...
گرچه رندی و خرابی گنه ماست ولی
عاشقی گفت که تو بنده بر آن میداری!