به راهنمایی الناز به نوشتهای از جادی با عنوان "چرا با گولدکوئست مخالفم" برخوردم که بگمانم به درستی برخی از ابعاد غیرقابل قبول آنرا به خوبی مشخص کرده است. سال پیش در چنین روزهایی به زبان اشاره درباره آن نوشته بودم و پی آمد آن مورد سرزنش و طعنهای بسیار قرار گرفتم. در این مدت گاهگاهی - به دلایلی که از برخی خوانندگان این صفحه پوشیده نیست - نسبت گولدکوئست و حقوق بشر را کاویدهام و امید میبرم که در فرصتی مناسب آنچه در ذهنم گذشته است را به نظم و ترتیبی در آورده و در اینجا بگذارم. پیشتر نیز در زیر مطلبی از محسن مومنی آنچه را که در گفتگویی با مصطفی ملکیان درباره گولدکوئست داشتم نوشتهام که بنظرم جدای از نوشته جادی نیست. به واقع آیا کسی میتواند دغدغه بهبود و توسعه اجتماعی و فرهنگی داشته باشد و یا مدعی فعالیت در چنین اموری، ولی در عینحال بازیگر عرصهای چون گولدکوئست؟ راهنماییام کنید.