آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

وصف حال (۱۹)

حاصل ماندن اجباری‌ام در خانه آن شد که پس از ما‌ه‌ها بتوانم دوباره کتابی بخوانم: «مرگ و جاودانگی» مرکب از ترجمه یک مقدمه و شش گفتار در باره‌ی بقاء و جاودانگی انسان پس از مرگ که هر یک از نوشتار‌های آن توسط یک فیلسوف برجسته در یک مقطع زمانی خاص به نگارش در آمده است، این فیلسوفان عبارتند از: دیوید هیوم، برتراند راسل، آنتونی فلو، افلاطون، جان هیک و جفری الن. در مجموعه این نوشتار‌ها که به ویراستاری لوئیس پوی‌من و ترجمه سید محسن رضازاده توسط دفتر پژوهش و نشر سهروردی منتشر شده است بسیاری از مفاهیم پیرامونی این موضوع همچون روح،‌ نفس، حافظه، ذهن، تناسخ، تله‌پاتی، پیش‌آگاهی، فکرخوانی و...نیز به بحث گذاشته شده است و  آن‌را باید گلچینی کوچک اما غنی را در این زمینه بحساب آورد. نتیجه آنکه بنظرم شواهد مستقیم و ارزشمند بسیار کمی برای اثبات زندگی پس از مرگ وجود دارد و میل به باورکردن جاودانگی - همانگونه که راسل می‌گوید - از عوامل احساسی، به ویژه ترس ناشی از مرگ ناشی می‌شود، ‌البته در این میان از مداخله ارزش‌های اخلاقی و یا زیباشناسی و یا حتی زیست‌شناختی نیز سخن به میان می‌آید اما هیچ دلیلی در دست نداریم که طبیعت ارزش‌هایی به مانند ارزش‌های ما را در خود دنبال می‌کند. در مورد روح نیز تا آنجا که من فهمیدم هیچ‌کس استدلال صحیح و قابل قبولی برای اثبات این که ما روحی داریم که جانشین وجود مادی ما شود ارائه نکرده است. اما همه‌ی این‌ها بدین معنا هم نیست که بتوان رد آن‌ها سخنی گفت؛ به عبارت دیگر چنین گزاره‌هایی خردگریز هستند و تنها نادانان نسبت به آن‌ها ادعای معرفت دارند و انسان‌های خردمند نسبت به جهل خویش نسبت به آن اعتراف می‌کنند؛‌ حال می‌ماند نکته "عافیت‌سوز" که آیا باید زندگی خود را برپایه‌ی چنین گزاره‌هایی بنا کرد یا...

متن مقدمه این کتاب را از این‌جا می‌توانید دریافت کنید.

نظرات 3 + ارسال نظر
خلیل 20 بهمن 1385 ساعت 09:19 ب.ظ http://tasviri.blogfa.com/

بنام خدا باسلام

برای داشتن روح آیا نظر کتب آسمانی کافی نیست؟
رابطه انسان وخدا ازکانال شعور وذهن انسان است
آیا منشاءذهن انسان روح نیست
درباره تصویرسازی ونیروی تخیل ذهن رابطه ذهن وروح؟
به نیروی حیات ونیروی خواب فکرکردید؟
انسان هم جان دارد وهم روح
کودک پس از اینکه صاحب جان شد درچهار ماهگی به
روح پیوند می خورد!!!
درپایان عمر که سلامتی انسان پایان می یابدرابطه
روح با مغز قطع میگردد
روحی که درطول زندگی با ما در ارتباط بوده باقی می ماند
بعضی می گویند چون روح از بدن خارج می شود انسان
می میرد
بهتراست بگوییم چون جان می میرد روح امکان ارتباط با
جسم راندارد
بشر امروز ازروح اطلاعات مستقیم وزیادی ندارد
قل الروح من امر ربی .......................

مادرباره روح به شما علم قلیلی داده ایم(قرآن)

چه خوب است ما تلاش کنیم اول جان رابشناسیم

آیا روان همان جان است ؟!!!

موفق باشید

گیتار و شعر 23 بهمن 1385 ساعت 12:54 ب.ظ http://tasharnameh.persianblog.com/

سلام...ولی من یه چیزایی فهمیدم اکبر جان...!ممنون که سر زدی!

مریم 2 اسفند 1385 ساعت 11:17 ب.ظ

سلام
وبلاگت خیلی حالم را تازه کرد
دیدن اینکه یکی هست که همان دردهایی را می کشد که تو می کشی کمی از احساس تنهایی ابدی آدم را تسکین می دهد
الته فقط تسکین می دهدُ چیزی از آن کم نمی کند چرا که این تنهایی ابدی است
فقط یک سوال از تو دادم: حاضری تمام زندگیت را انگونه که کیرکهگور گفت و کرد به پای چنین ایمان شور انگیزی بریزی؟
حاضری فقط لحظه ای همه نقابهای عقلی را کنار بگذاری- و نه حتی مثل کیرکه گور - به اندک توشه ای از اخلاق در چشمان دنیا بنگری؟
خیلی خوشحال می شوم اگر به آدرس بالا یک میل بزنی و جوابی به من بدهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد