آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

وصف حال (۲۹)

"زندگی دیگران" زندگی ماست، گیرم نه آنچنان سرد و بی روح. اما چه فرقی می‌کند. اگر هم روایت صادقی از واقعیت امروز ما نباشد دیر نیست که با روند کنونی بر آن منطبق شود. بشنوید ای دوستان این داستان / خود حکایت نقد ]...[ ماست آن... گرفتار خود سانسوری هستم یا... نه! جو زدگی است انشالله. تبدل مزاجی کوتاه و آنگاه... زندگیت را بکن، تو را چه کار به زندگی دیگران!... من و این کارها؟

اول ‌الزمان

مشغول دیدن فیلم Apocalypto (آخرالزمان) از کامپیوتر هستم، فیلمی که تصویرگر تمدن نیمه وحشی مایان‌ها در آمریکای مرکزی است. برای لختی استراحت و خلاصی از صندلی سلبی که روی آن نشسته‌ام از اتاقم بیرون می‌زنم که متوجه تلوزیون می‌شوم. برنامه 20:30 در حال پخش سخنرانی مجید مجیدی در مراسم تقدیر انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان از برگزیدگان جشنواره بیست و ششم فیلم فجر است: ...کسی که ادعای مولوی‌شناسی می‌کند و برای او بیش از معصومان ارج و اعتبار قائل است، بداند که به حکم مُرادش مولوی، کافر است! آشکارا روی سخن او با سروش است. چو بید بر خود میلرزم. آیا مجیدی به واقع برآنچه که بر زبانش جاری می‌شود آگاه است. به گمانم به خوبی آگاه است. حکم تکفیر و ارتداد که در پی آن انواع خشونت‌ها و حتی قتل جواز می‌یابد. وقتی هنرمندی چون مجید مجیدی که تا آنجا که من می‌فهمم فیلم‌هایش تاکنون جز ستایش و به تصویر کشاندن آرمان‌های متعالی انسانی نبوده است این‌چنین شمشیر تکفیر و ارتداد می‌کشد و به جای اندیشه ورزی و سعه صدر در مقابل مسئله‌ای کلامی – فلسفی (که البته اگر نیک بنگریم حوزه‌ای تخصصی‌ست که از دایره حرفه و تخصص مجیدی‌ نیز خارج است) راه تعصب و نابخردی پیشه می‌کند دیگر چه انتظار از حکمداران سرمست قدرت و مردم کم سوادِ اسیر در دام روزمره‌گی؟

فیلم Apocalypto درباره‌ی حکمرانی رو به انقراض مایا است و سران این قوم تلاش می‌کنند با ساختن معابد بیشتر و تشویق مردم به قربانی‌دادن آن را نجات دهند... جنگل، تمدن بدوی، ظلم و ستم و سلاخی صحنه‌‌هایی‌ست که مرتب توسط کارگردان به کار گرفته شده است. فیلم با یک جمله از ویل جیمز دورانت تاریخ دان برجسته جهان اغاز میشود:

«هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر انکه از درون نابود شده باشد»

 

پی‌نوشت: به گمانم این مصاحبه‌ی محمدرضا نیکفر با رادیو زمانه به خوبی روشنگر چنین موضع‌گیری‌هایی درباره مباحث پیرامون قرآن است (+)

الحاد

«هر فیلسوف و هر فردی می‌تواند هر عقیده‌ای را که مایل است درباره‌ی انکار وجود خدا بپذیرد. آنکس که بخواهد چنین عقیده‌ای را جنایت بشمرد سخنش نامعقول است، اما سخنِ فردی از عوام یا قانونگذاری که راه و رسم بی‌خدایی را برگزیند صدبار نامعقول‌تر است. الحادْ مفهومی اشرافی است. فکر اینکه قادری متعال وجود دارد که ناظر بر حال بی‌گناهان ستمدیده است و جنایتکارانِ پیروز را مجازات می‌کند اساساً فکر مردم است... این فکر نه مربوط به کشیشها، نه مربوط به موهوم‌پرستی و نه مربوط به تشریفات است، بلکه تنها ناشی از درک نیرویی غیرقابل فهم است که بدکاران را می‌هراساند و پناه و پشتیبانِ پرهیزکاران است.»

ماکسیمیلیان روبسپیر

زندگی

«در دنیا کمتر چیزی کم‌بهاتر از زندگیِِِِِِِ پسر هجده‌ساله، و کمتر چیزی باارزش‌تر از زندگیِ فردِ هشتاد ساله است. اولی فکر می‌کند از آن بسیار دارد. دومی می‌داند که هر ذرّه‌اش را باید محکم چسبید.»

محمد قائد / فصلی از کتاب ظلم، جهل و برزخیان زمین