عبدالکریم سروش سالهاست که حرف کارا و گرهگشایی برای گفتن ندارد و نمونهاش سخنرانی منتشر شده او در آخرین شماره مجله مدرسه. تکرار مکررات همیشگی و با پارادوکسهای درون متنی زیاد؛ از همان گونهای که سالهاست بدان دچار است؛ سعی در ترکیب و کنار هم نشاندن «تاریک اندیشی غزالی مآب» با «اصلاح طلبی خردورزانه دینی»! این خلط و گزافهبافی در مقالهی اخیر او نیز همچنان باقی است؛ از طرفی تأکید بر این که برای روشنفکر دینی «خردورزی» و «نقادی»، «از عناصر اصلی و اساسی است» و پایگاه این نقد و خردورزی نیز مدرنیته، و از سوی دیگر پافشاری بر اینکه نگاه روشنفکری دینی یک نگاه «صرفاً تحقیقی» و «علمی» نیست بلکه «درد دین» دارد و موضع او «موضعی ایمانی»! او مینالد که «مدرنیته از در و دیوار میبارد اما منابر ما هنوز صبر و توکل و قضای الهی را به معنای سنتی آن ترویج و تعلیم میکنند» و میگوید که این تعارض «مطلقاً بخشودنی و پذیرفتنی نیست» از سوی دیگر خوب است خوانندهی این نوشته به کتاب حکمت و معیشت و یا اوصاف پارسایان که تقریری از سخنرانیهای منبری سروش است نظری بیفکند. «بت شکنی و مقابله با بتسازی» را از پایههای روشنفکری ذکر میکند اما تعبد او نسبت به مولانا برای همهی آشناست و مگر تعبد جز سر بر آستانهی بتی فرود آوردن است؟...
باور کنید قصد توهین به سروش را ندارم و آنهایی که مرا میشناسند خوب میدانند که خود نیز زمانی از «زیر عبای او به در آمدهام!» اما به گمانم در این مقطع تاریخی دلبستن به نظریهها و اندیشههای او نه تنها چندان گرهگشای مشکلات ما نیست و بلکه حتی آفاتی در آموختن روش درست اندیشیدن و دوری از مغالطههای منطقی و گفتاری دارد که نباید به سادگی از آنها گذشت، چه آنکه اگر اینگونه سخن گفتن تبدیل به «فرهنگ» شود حال و اوضاع ما نه تنها بهبودی نمی یابد که رو به وخامت خواهد نهاد و این سرکنگبین جز بر صفرا نخواهد افزود. مطمعن باشید.
جالب بود... آرش نراقی راست گفته بود که ما از زیر عبای سروش درآمده ایم..شاید تمام آنها که در فضای روشنفکری دینی به سبک ایرانی سیر می کنند چنین سرنوشتی داشته باشند... { از استاد خود هم رد می شوند} ...
باسلام وارادت
دوست گرامی روشنفکر دینی نباید تا آخر درمقدمات
مسائل دینی ( ورود در دین ) بماند.
خلاصه باید روز صف کسانی که خداباورند ومعادمحورند
باصف کسانی که شکاک اند تفکیک شود؟!!
خلاصه باید گفت روشنفکر دینی چه چشم اندازی ؟
ازقرائت جدید دردین دارد ؟
الذین لا یومنون بالاخره قلوبهم منکره !
باید تکلیف خویش را با شناخت قلبی روشن نمود
پروسه شناخت چیست ؟
چطور ما با یقین تلاش اشخاصی را که برای تبلیغ دین
اجری نمی خواهند تخطئه می نماییم؟
ان فی خلق السمواوات والارض واختلاف الیل والنهار
لایات لاولالباب
الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلی جنوبهم
یتفکرون فی خلق السموات والارض
ربنا ماخلقت هذا باطلا
سبحانک فقنا عذاب النار
سوره آل عمران ( صدق الله العظیم )
باپوزش واحترام
http://blog.360.yahoo.com/blog-tIrZ_Q05eqvnb.RehZI_ww--?cq=1&p=495
سلام عزیزم
به وبلاگم یه سر بزن
رسما به بازی آرزوها دعوتت کردم. میشه بهونه ایی برای یک پست خوب باشه
ممنون میشم آدرس جدید وبلاگم را جایگزین قبلی کنی...
:)