مشغول دیدن فیلم Apocalypto (آخرالزمان) از کامپیوتر هستم، فیلمی که تصویرگر تمدن نیمه وحشی مایانها در آمریکای مرکزی است. برای لختی استراحت و خلاصی از صندلی سلبی که روی آن نشستهام از اتاقم بیرون میزنم که متوجه تلوزیون میشوم. برنامه 20:30 در حال پخش سخنرانی مجید مجیدی در مراسم تقدیر انجمن روزنامهنگاران مسلمان از برگزیدگان جشنواره بیست و ششم فیلم فجر است: ...کسی که ادعای مولویشناسی میکند و برای او بیش از معصومان ارج و اعتبار قائل است، بداند که به حکم مُرادش مولوی، کافر است! آشکارا روی سخن او با سروش است. چو بید بر خود میلرزم. آیا مجیدی به واقع برآنچه که بر زبانش جاری میشود آگاه است. به گمانم به خوبی آگاه است. حکم تکفیر و ارتداد که در پی آن انواع خشونتها و حتی قتل جواز مییابد. وقتی هنرمندی چون مجید مجیدی که تا آنجا که من میفهمم فیلمهایش تاکنون جز ستایش و به تصویر کشاندن آرمانهای متعالی انسانی نبوده است اینچنین شمشیر تکفیر و ارتداد میکشد و به جای اندیشه ورزی و سعه صدر در مقابل مسئلهای کلامی – فلسفی (که البته اگر نیک بنگریم حوزهای تخصصیست که از دایره حرفه و تخصص مجیدی نیز خارج است) راه تعصب و نابخردی پیشه میکند دیگر چه انتظار از حکمداران سرمست قدرت و مردم کم سوادِ اسیر در دام روزمرهگی؟
فیلم Apocalypto دربارهی حکمرانی رو به انقراض مایا است و سران این قوم تلاش میکنند با ساختن معابد بیشتر و تشویق مردم به قربانیدادن آن را نجات دهند... جنگل، تمدن بدوی، ظلم و ستم و سلاخی صحنههاییست که مرتب توسط کارگردان به کار گرفته شده است. فیلم با یک جمله از ویل جیمز دورانت تاریخ دان برجسته جهان اغاز میشود:
«هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر انکه از درون نابود شده باشد»
پینوشت: به گمانم این مصاحبهی محمدرضا نیکفر با رادیو زمانه به خوبی روشنگر چنین موضعگیریهایی درباره مباحث پیرامون قرآن است (+)
و البته این مطلب هم خواندنیست، که احتمالا خواندهای:
http://mohajerani.maktuob.net/archives/2008/03/04/1019.php
با گفته شما در مورد مجیدی کاملا موافقم
آدمها این جور جاهاست که نشون میدن از هنر چیزی ندارن جز ظاهر فریبنده اش را
و اینجاست که ارزش افرادی چون مخملباف نشون داده میشه