آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

وصف حال (۲۹)

"زندگی دیگران" زندگی ماست، گیرم نه آنچنان سرد و بی روح. اما چه فرقی می‌کند. اگر هم روایت صادقی از واقعیت امروز ما نباشد دیر نیست که با روند کنونی بر آن منطبق شود. بشنوید ای دوستان این داستان / خود حکایت نقد ]...[ ماست آن... گرفتار خود سانسوری هستم یا... نه! جو زدگی است انشالله. تبدل مزاجی کوتاه و آنگاه... زندگیت را بکن، تو را چه کار به زندگی دیگران!... من و این کارها؟

نظرات 4 + ارسال نظر
کاسه به دستی تشنه لب 27 اسفند 1386 ساعت 10:08 ب.ظ http://del1.blogsky.com

بسم الله ...
سلام
چیزی از اون لینک نفهمیدم ...!!!
فقط یه چیزی : این متن رو که سمت چپ وبلاگ چه جوری نوشتین ؟ ممنون میشم کمکم کنین ...
یا علی مددی !

غبار 28 اسفند 1386 ساعت 02:33 ق.ظ

به ما چه اصلا مگه ما فضولیم بخواهیم بدونیم چی سانسور کردی مهم اینه خوش باشی.

مکتوب 28 اسفند 1386 ساعت 10:17 ب.ظ http://maktoub.malakut.org

یک " ها" و صد بلا!!!

لنگ دراز 6 فروردین 1387 ساعت 12:12 ق.ظ http://longfeet.blogfa.com

انصافا این فیلم شاهکاریست
و خدا بیامرزد بازیگرش را

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد