آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

... ۱

آنتوان چخوف: فقط یک‌بار خوشحال بودم، روزی که زیر یک چتر ایستاده بودم.

دیگر انتظار همین یک‌بار را هم نداشتم. اما امروز که جمعیت را دیدم چتر را حس کردم. همه زیر آن و برای آن... اندکی خوشحالم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد