آنتوان چخوف: فقط یکبار خوشحال بودم، روزی که زیر یک چتر ایستاده بودم.
دیگر انتظار همین یکبار را هم نداشتم. اما امروز که جمعیت را دیدم چتر را حس کردم. همه زیر آن و برای آن... اندکی خوشحالم.