با هنر نقاشی چندان نسبتی ندارم اما ذوق و قریحه منعکس شده در فیلم، نقاش و آثارش را در ذهنم جاودانه کرد. با آن که روزگار به جای عنان عصا بدستش داد طبیعی آن بود که کاری را که مشتاقانه به آن علاقه داشت بایستی محتاطانه از آن کنار میکشید اما در همان آغاز – با آنکه هیچ اطلاع قبلی نداشتم - گمان بردم که چهره ای چنین افروخته و افراخته ماجراهای دیگر باید. چهره ای که خود نیز مجذوبش بود و اکثر آثارش پرترهای از آن بود برای کشف حقیقت نهفته در آن.
جملهی به یادماندنی فیلم:«آنقدر شکسته شده و خود را بازسازی کردهام که دیگر درد را احساس نمیکنم.»
فریدا.
اینجا را هم ببیید و بخوانید: http://www.fbuch.com/fridaby.htm
ارادت