آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

آب و آیینه

به گلشن‌رویی آب و روشن‌روزی آیینه

برای دکتر رامین جهانبگلو

دکتر رامین جهانبگلو

سخت پیگیر اخبار دستگیری دکتر رامین جهانبگلو هستم و بالاخره امروز توانستم با همسرش مکالمه‌ای تلفنی ولی بسیار کوتاه داشته باشم؛ سخت نگران و مضطرب بود و نمی‌خواست به‌طور صریح سخنی بگوید.

یادش بخیر، دوسال پیش در چنین روزهایی بود که در اصفهان میزبانش بودیم. شور و حالی داشتیم از حضورش در میان دوستان، اگرچه شخصیتش برایمان کمی عجیب می‌نمود؛ کاملاً مدرن،‌سکولار و نامقید به سنت‌های خشک و مرسوم جامعه‌ی ایرانی و در عین حال مودب و صبور؛ جز هنگامی که سخن از روشنفکران دینی و پروژه آن‌ها به میان می‌آمد. فریادهایی که با اعضای کانون پژوهش‌های دکتر علی شریعتی و یکی از اساتید دانشگاه اصفهان بر سر هم می‌کشیدند را فراموش نمی‌کنم؛ یک بحث و مجادله سخت فکری با چاشنی بسیار قوی شور و هیجان. در ابراز مواضعش صلابتی داشت مثال زدنی؛‌ اگر چه این صلابت گاهی بوی غرور می‌داد ولی اندیشه و پشوانه‌ی فکری پرمایه‌ای که در پشت آن نشسته بود آنرا قابل قبول می‌ساخت.

اتهام جاسوسی به او برایم غیر قابل قبول است و آنرا هزینه‌ی مضاعفی می‌دانم که جامعه فرهنگی و روشنفکری ایران برای رسیدن به خواستهای خود دوباره مجبور به پرداخت آن شده است و در عین حال طعمه‌ای برای زهر چشم گرفتن از اصحاب فرهنگ و اندیشه. دولت جمهوری اسلامی نیز مطمعناً برای این دستگیری هزینه کمی نمی‌پردازد؛‌ چه آنکه جهانبگلو در سطح بین‌المللی نیز روشنفکر و فیلسوف شناخته شده‌ای است و بالطبع فشار جهانی برای آزادی او مضاعف خواهد بود. همچنین دستگیری چهره‌ای فرهنگی که التفاتی به سیاست نداشته است مطمعناً چهره‌ی جمهوری اسلامی را چه در داخل و چه در خارج تیره‌تر از آنچه هست می‌کند.

جهانبگلو روشنفکری است که به قول خودش سعی می‌کند جهانی بیندیشد ولی هرگز از یاد نمی‌برم هنگامی را که پس از فوت شاهرخ مسکوب با او تلفنی صحبت می‌کردم؛‌ بغضی گلویش را گرفته بود از برای ایران زمین، که چرا چنین ایران‌شناس و فرزانه‌ی ادیبی را از دست داده است. و من نیز دلم گرفته‌است برای مردمان این سرزمین، که چرا باید چنین اندیشمند ارزنده‌ای را در بند ببینند. امیدوارم هرچه سریع‌تر و چنان که شایسته و بایسته‌ی اوست به خانمان خویش باز گردد. این‌چنین باد.

 

پس نوشت:

نشانی جدید وبلاگی برای آزادی جهانبگلو
رامین جهانبگلو اعتراف کرد!
یاداشت بهرام با کلی لینک از نوشته هایی در این باره
رامین جهانبگلو را دریابید
بازداشت یک عامل بیگانه ( خبر ویژه کیهان)
جهانبگلو در زندان
دستگیری روشنفکر ایرانی رامین جهانبگلو
سفرها و دیدارها
برای آزادی رامین جهانبگلو
نظر زن نوشت
نظر پیام یزدانجو
کسی می‌داند چرا؟
مواضع مشارکت‌ البته بدون نام بردن از جهانبگلو!

نظرات 5 + ارسال نظر
غبار 16 اردیبهشت 1385 ساعت 07:21 ب.ظ http://www.saraaye-bi-kasi.blogspot.com/

سلام امیدوارم هرچه سریعتر ازاد بشود

سمیه وکیلی 16 اردیبهشت 1385 ساعت 08:23 ب.ظ

سلام امروز دلم برای روزهایی تنگ شد که همدیگر را می دیدیم در خانه فرهنگ. بد نیست یکم با معرفت باشیم و سراغ دوستان قدیمی را هم بگیریم. خوشحال می شوم که ببینمتان. خداحافظ

حامد قدوسی 17 اردیبهشت 1385 ساعت 10:46 ب.ظ http://chaay.ghoddusi.com

آن روز یادم است. من یک کلاس آموزشی در اصفهان داشتم و فکر کنم وقتی از هتل عباسی بیرون آمدم رامین را دیدم که داشت سوار ماشین می‌شد و بچه‌ها دوره‌اش کرده بودند. فکر کنم سخنرانی‌اش در آن ساختمان‌های قشنگ روبه روی هتل عباسی بود. آدم واقعا نمی‌داند چه بگوید. خدا زودتر خلاصش کند.

[ بدون نام ] 24 اردیبهشت 1385 ساعت 01:48 ب.ظ

رامین خیلی تنهاست و ما هیچ کاری برای آزادی اش نکردیم اگر یکی از حضرات قدرت این طور ناجوانمردانه زندانی می شد همه روزنامه ها را پر نمی کردیم رامین از گنجی کمتر نیست.

بهزاد 15 خرداد 1385 ساعت 02:54 ب.ظ

امیدوارم ازسیاسیان دیگر نیز حرف بزنید از عابد توانجه؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد