-
وصف حال (۲۰)
26 بهمن 1385 01:05
امشب فیلم " ب ی وفا " - Unfaithful - را دیدم. روایتی اثرگذار از خیانت؛ بازی تلخی که برندهای ندارد اما تا آنجا که من در اطرافم میبینم متاسفانه هرروز بازارش پر رونقتر میشود. بازیهای فیلم بخصوص بازی " دایان لین " - Diane Lane - و همچنین نحوه پردازش داستان فوق العاده بود و توصیه میکنم آن را حتماً ببینید. این مقاله...
-
وصف حال (۱۹)
18 بهمن 1385 17:20
حاصل ماندن اجباریام در خانه آن شد که پس از ماهها بتوانم دوباره کتابی بخوانم: « مرگ و جاودانگی » مرکب از ترجمه یک مقدمه و شش گفتار در بارهی بقاء و جاودانگی انسان پس از مرگ که هر یک از نوشتارهای آن توسط یک فیلسوف برجسته در یک مقطع زمانی خاص به نگارش در آمده است، این فیلسوفان عبارتند از: دیوید هیوم، برتراند راسل،...
-
در نقد مدرنیزاسیون اسلامی
11 بهمن 1385 00:01
« ...مدرنیزاسیونِ اسلامی مدرنشدنی است بامحوریتِ مال، مالی که قوی میکند و به آن میرسیم اگر قوی شویم. "سرمایه" که در برابر آن "کار" قرار میگیرد، بخشِ کوچکی از مقولهی "مال" است. اما شاید بهتر باشد که به لحاظ تحلیلی سرمایه و مال را از هم جدا در نظر گیریم: سرمایه از راهِ بهرهکشی از نیروی کارِ جسمی و توانایی مغزی،...
-
محرم ایرانی
8 بهمن 1385 00:50
۱- در راه ترافیک شدیدی است. با خود میگویم: حتماً تصادفی شده است... راننده تاکسی به مسافران اطلاع میدهد که علت ترافیک برگذاری مراسم عزاداری ماه محرم در آن نزدیکیست، امامزاده.... نزدیک که میشویم میبینم داربستهای نصب شده در پیادهرو و حاشیه خیابان سیل جمعیتِ به اصطلاح عزادار را به خیابان کشیده است و عدهای از آنان...
-
وصف حال (۱۸) - پنجره
27 دی 1385 23:35
فعلاً تا مدتی بنای نوشتنم نیست؛ چراییاش هم در حوصله نیست، همین بگویم که در این بیابان خشک عادت و روزمرگی کورهراهی است و اگر به مقصد برسد شاهراه.
-
مرز مبهم احساسات
21 دی 1385 01:46
امشب با دوستی که در رابطهای به ظاهر عاشقانه بحرانی برایش پیش آمده بود گفتگو میکردم و آنچه در این میان برایم بسیار قابل توچه بود "عشق" و "نفرت" همزمانی بود که او نسبت به طرف مقابلاش میورزید؛ به گونهای که در ساعتی شوق دیدار با او و ابراز محبتی دوباره به او، آراماش نمیگذاشت و در ساعتی بعد با چنان الفاظی او را...
-
آن چیز دیگر: زیبائى
17 دی 1385 22:53
حقیقت شعرست. محبت شعرست. پول شعر نیست. زور شعر نیست. زور واقعیت دارد: قفل بر درها مىزند. پول واقعیت دارد: کلید قفل درهاست. حقیقت شعرست. قفلها را دور مىریزد. محبت شعرست. کلیدها را دور مىریزد. من این گوشه نشستهام. نه حقیقتم، نه محبتم، نه پولم، نه زورم، همین گوشه نشستهام. چشم انتظار آن چیز دیگرم که مىگویند درها را...
-
جهش...
10 دی 1385 00:58
سورن کیرکگور و کتاب جاودانهاش "ترس و لرز" هر سال در چنین روزهایی برایم معنای تازهای مییابد. روحی سرکش که پارادوکسهای گیجکننده و تکاندهندهای را با استادی کمنظیر مطرح میکند و تا آنها را تا نهایت تجربه نکند آرامش نمییابد؛ به مانند میل شدید به آزادی انتخاب (به عنوان یک اگزیستانسیالیسم)، در ترکیب با اعتقاد به...
-
وصف حال (۱۷) - بازی شب یلدا
2 دی 1385 19:57
از سفر کاری پنج روزهام از اهواز بازگشتهام که میبینم وبلاگستان پر است از بازی پنج تایی شب یلدا . دعوت حامد و نرگس را لبیک گفته و مینویسم آنچه را که دوستان وبلاگستان کمتر دربارهی شخصیتم میدانند و یا تصورش میکنند. ۱- تا بحال دو بار از مدرسه اخراج شدهام و چهار بار هم نمره انضباطم زیر ده شده است. کمتر سالی را هم...
-
در نسبت هنر و اخلاق
24 آذر 1385 22:31
فرض کنید در سفری به کشور مصر مشغول لذت بردن و آفرین خواندن بر اهرام ثلاثه آن هستید و هیچ هدفی را جز لذت بردن از زیبایی و هنرورزی بکار رفته در آنها دنبال نمیکنید. اگر در این میان کسی به شما بگوید که ساخت این اهرام ثلاثه نتیجه آزار و اذیت و حتی کشتهشدن عدهی بسیاری از مردم آن روزگار و سازندگانش بودهاست و بسیاری از...
-
وصف حال (۱۶)
24 آذر 1385 21:34
شاد و سبکبارم. به مانند وقتی که تنبلانه در گرمای آفتابی لمیده و به چشمانداز لبریز پس از بارانش نگاه میکنم. بدون موجزدن هیچ اندیشهی خاص در ذهن و روانم، اما سرشار از شوقی عمیق، ناب و دلربا. بهتجربه چنین لحظاتی را بسیار نادر، ناپایدار و زوالپذیر یافتهام. اما این نیز خود غنیمتی است.
-
مرگ
22 آذر 1385 19:55
مرگ هریک ای پسر همرنگ اوست / پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست پیش ترک آیینه را خوش رنگی است / پیش زنگی آیینه هم زنگی است آنکه میترسی زمرگ اندر فرار / آن زخود ترسانی ای جان هوشدار پینوشت : SMS دوستی امشب به فکر درباره مرگ فروبردم وحاصل و جانکلام، آنچه به نقل از مولانا در بالا آوردم. بسط بیشترش بماند برای فرصتی مناسب؛...
-
وصف حال (۱۵) - کیسهی تهی
21 آذر 1385 20:19
این حدیث را ماهها پیش شنیدم اما همچنان برایم تازگی دارد: «آن کس که میخندد هنوز آن خبر عظیم را نشنیده است.» *** جنایتکار خوشبخت! مفهومی که بگمانم امروزه برایمان چندان غریبه نیست. *** در گشادِ عقدهها گشتی تو پیر / عقدهی چندی دگر بگشاده گیر عقده را بگشاده گیر ای منتهی / عقدهی سخت است بر "کیسهی تهی"
-
از آدم بودن
19 آذر 1385 17:48
توقعِ بیجایم کو؟ کجا؟ از که داشتهام؟ کی؟ کی خواستهام الاغ آدم باشد؟ کی خواستهام انسان الاغ نباشد اگر آدم نیست؟ و آدم سواری نکند الاغ اگر نباشد؟ تمام انتظارم از آدم این بوده این هست و خواهد بود که عینِ واقعِ خود باشد نه ذاتِ محضِ الاغ «علی محمد حقشناس»
-
وصف حال (۱۴)
16 آذر 1385 15:12
میگویند در علم منطق هفتصد نوع مغالطه شناخته و تعریف شده است، اما شب پیش کسی را ملاقات کردم که به گمانم هفتصد و یک مغالطه را یکجا گرد آورده و در کلام و رفتارش بهکار میگرفت و در دامچهی این خیال و توهم که گویی میتوان با توسل به هر مقدمهای هر نتیجهای را گرفت. وجودش واقعی نبود و شبهآسا و پریده رنگ بنظرم میآمد....
-
درباره فیلم «میم مثل مادر»
9 آذر 1385 02:37
میم مثل مادر، فیلمی معمولی و از نوع ایرانیاش بود. با ایدهای قابل توجه ولی بدون منطق و داستان و ساختار روایی منسجم. جدای از بازی خوب چند بازیگر آن تمام انرژی فیلم بر تأثیرگذاری احساسی بر روی مخاطب متمرکز بود و بنابراین از واقع گرایی اجتماعی دور و به تعبیری نه چندان دقیق فیلمی هندی از نوع ایرانیش! در پرداختن به مسائل...
-
شرک تقوا نام
8 آذر 1385 00:46
به راهنمایی الناز به نوشتهای از جادی با عنوان " چرا با گولدکوئست مخالفم " برخوردم که بگمانم به درستی برخی از ابعاد غیرقابل قبول آنرا به خوبی مشخص کرده است . سال پیش در چنین روزهایی به زبان اشاره درباره آن نوشته بودم و پی آمد آن مورد سرزنش و طعنهای بسیار قرار گرفتم. در این مدت گاهگاهی - به دلایلی که از برخی...
-
وصف حال (۱۳)
3 آذر 1385 23:25
دلم میخواهد بنویسم، تا بگویم هستم، نه به دیگران که به خودم. تا آنچه در ذهنم میگذرد یادگاری از خود بهجا بگذارد و نامیرا شود پس از نشتن گرد زمان بر آن. اما آنچه در ذهنم میگذرد بسیار نا مرتب و آشفته است، ولی مگر نه اینکه گفتهاند از مزایاری فرهنگ مکتوب نظم بخشیدن به آنچه است که ابتدا نا منظم و پراکنده در ذهن داری و...
-
در یک سالگی «آب و آیینه»
13 آبان 1385 22:33
به چشم برهمزدنی، سالی گذشت. با آنکه وبلاگنویسی به تقریب اولویت درجه سوم زندگیام به حساب میآید ولی سعی کردهام آنرا جدی بگیرم؛ گرچه خود این جّدیت را نیز کمتر در کُنه خود به جّد گرفتهام ولی با این همه آنرا همچون فرزندی دوست داشتهام. گاهی با خود فکر میکنم فعالیتهایم در زندگی جز یک فرار همیشگی از تنهایی نبوده...
-
معلم پیانو؛ داستان تسلط و تحکم در روابط انسانی
11 آبان 1385 22:03
امروز به توصیه دوستی غربتنشین فیلم " معلم پیانو " اثر میشاییل هانکه را دیدم. داستان درباره ی زن میانسالی به نام "اریکا" است که استاد موسیقی کلاسیک در کنسرواتوار موسیقی وین میباشد. او هنوز مجرد است و با مادری سرکوبگر زندگی میکند که همیشه در پی اعمال سلطه بر اوست. امیال و گرایشات جنسی اریکا برآورد نشده و او درگیر...
-
وصف حال (۱۲)
6 آبان 1385 20:53
دوّمین سفرم طی بیست روز گذشته به شمال ایران چنان که پیش بینی میکردم خوش و دلپسند افتاد و فسون فسانه رنگ دریای خزر و کشتزارها و کوهستانهای آن بار دیگر محسور و غافلگیرم کرد. اگرچه گمان میبرم باریکبینیهای خاصی که در روابط بینا شخصیام با دیگران پیدا کردم از گنجایی و پذیرندگیام کاسته و چنان که بایسته و شایسته است...
-
جست و جو
20 مهر 1385 01:27
پس از ماهها فرصتی دست داد تا کتابی را دردست گرفته و صفحاتی از آن را به خوانش گیرم. " مهر ماندگار "، مجموعهی مکتوبات و مقالاتی با تالیف و ترجمه مصطفی ملکیان، که به حوزه مباحث نظری و فلسفی در اخلاق و دربارهی اخلاق، یعنی حوزه اخلاق شناسی (ethics) ، تعلق دارند. جز سه مقاله از هفده مقالهی مندرج دراین مجموعه، بقیه را...
-
درباره زندگی
7 مهر 1385 01:37
هراکلیتوس، "فیلسوف گریان" پیش از سقراطی، قرنها پیش در سخن شجاعانهای گفت: "کل آفرینش یک بازی کودکانه بیش نیست". سخنی که امروزه نیز ادای آن جرأت و توانی مضاعف میخواهد. شاید بتوان با الفاظ بکار رفته در این اظهار نظر مخالفت کرد ولی بنظرم جان کلام او حقیقتی عمیق و اساسی را مطرح میکند. مراد او از "بازی" تخفیف و تحقیر...
-
وصف حال (۱۱) - خودِ خود حقیقت
29 شهریور 1385 00:22
چه میکشید اگر در مسیرتان هر روز در جایی قرار بگیرید و مردان و زنان گرسنه شما را با حسرت و تمنا نگاه کنند... چه میکشید اگر کودکی بیمار و مبتلا به ایدز را ملاقات کنید که دردش، ثمرهی درد رخوتناک پایان پدر معتادش باشد... چه میکشید اگر همان کودک به شما بگوید میترسد پدرش از زندان آزاد شود و تلویزیون ۱۴ اینچ سیاه و...
-
چطور میشود دوست داشتن موجب بدبختی آدمی شود؟
23 شهریور 1385 02:36
«چطور ممکن است نشود. مگر نه آن است که آدمی در عشق کامل و تمام میشود و عشق وحدت و یگانگی است و مگر نه آن است که در پس این یگانگی به ناچار بیگانگی است، فراق و جدایی است. آیا مرگ نخواهد آمد؟ و آیا دریغی بزرگ نیست که دو تنِ یگانه را دستی سهمناک و کور چنین وحشیانه از هم دور کند. تا وقتی انسان لذت عمیق و بی پایان وصال را...
-
آیا
18 شهریور 1385 15:54
« تنها بر اساس دستوری عمل کن که در همان حال بتوانی بخواهی که قانونی عمومی شود. » از نظر ایمانوئل کانت (1) این تنها قاعده اخلاقی است که استثنا ناپذیر بوده و ملاک لازم و کافی برای تعین اصول و یا قواعد انضمامیتر(جزئیتر)ی است که باید از آنها پیروی کنیم. این قاعده را چنین میتوان بسط داد که عمل فقط در صورتی از لحاظ...
-
[ بدون عنوان ]
18 شهریور 1385 09:29
« فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره »
-
یک حاشیه وبلاگی
14 شهریور 1385 23:36
سفر حامد و مریم به اصفهان و فرصت حضور در کنارشان و دیدار چهرههایی که بیش از سالی بود هر چند روز یکبار فقط وبلاگشان را میخواندی و از روی شکل و شمایل آن وبلاگ و محتوای نوشتههایش تصویری خیالی در ذهنت ساخته بودی باز دوباره غافلگیرم کرد. نمیدانم اشکال کار از کجاست ولی همیشه در چنین مواقعی با لمس ظاهری مواجهه میشوم...
-
وصف حال (۱۰)
10 شهریور 1385 23:20
بیشتر مردم خودخواه و خودپرستند، تو اما آنها را ببخش... اگر صمیمی و مهربان باشی، تو را به انگیزههای دیگر متهم میکنند، تو اما صمیمی و مهربان بمان... اگر شریف و صادق باشی فریبت میدهند، تو اما شریف و صادق بمان... آنچه سالها ساختهای را یکشبه ویران میکنند ،تو اما بیافرین و بساز.... هر چه امروز خوبی کنی، فردا فراموش...
-
وصف حال (۹) / در سوگ شهادت دلاوری گمنام!
9 شهریور 1385 22:38
«رستم واقعی؟ ... خوب، حالا که بعد از هزار سال با شبح قهرمان خود روبرو شدهام اجازه بده با زبان امروز صحبت کنم. زبان مردانهیی نیست اما چه باید کرد بعد از هزار سال انگار خیلی از چیزها زنانه است....» عبدالحسین زرینکوب - نقل از "یاداشتها و اندیشهها" پینوشت : من را با فمنیستهای رادیکال کاری نیست. اما با فمنیستهای...